تنهایی تم همیشگی
ارزش یک خانه به تراس آن است.
این جملهای است که تقریبا چهار یا پنج بار در نمایشنامه "تراس" اثر ژان کلود کری یر تکرار میشود. تراس مورد توجه بسیاری از کارگردانان قرار گرفته و بسیاری آن را به صحنه بردهاند. این نمایشنامه جایزه مولیر را در سال 1997 برده است. ژان کلود کری یر در سینما و تئاتر شهرت زیادی دارد. او ازسویی با بونوئل و از سوی دیگر با پیتر بروک کار کرده است. نگاه و طنز نقادانه او بسیاری از مناسبات غلط اجتماعی را به هم زده است. انگشت اشاره او همواره به روابط پیچیده آدمها در یک بستر ساده و عادی اما غیر ممکن و پیچیده است. در محیطهای بسته و کوچکی که انسانها به سختی میتوانند حرکت کنند اما فاصلهی آنها به اندازه فاصله دو ستاره است. انسانهایی که نشان میدهند دوست ندارند این فاصله را کوتاه کنند و به شکل مزورانهای دم به دم برای کوتاه کردن آن تلاش میکنند. حتی تا مرز تجاوز، و تنها آن گاه میگرخند و پس میکشند که دوباره به یاد بیاورند در دنیایی مدرن زندگی میکنند. دنیایی که آدمها دانه دانه شمرده میشوند و نه یک در میان همه. تمی که این روزها دیگر دموده و تکراری به نظر میرسد. در نمایش تراس زن و شوهری را میبینیم که آخرین دقایق زندگی زناشویشان را سپری میکنند. زن میخواهد خانه را اجاره دهد و برود و مرد نمیداند میخواهد از این پس چه کند و کجا برود. آدمهایی که آرام آرام به جمع این زوج طلاق گرفته میپیوندند نیز از همین وضعیت ناپایدار، ناامن و پا در هوا رنج میبرند. همین است که وقتی زن بنگاهی، خانه را به مشتریها نشان میدهد دوست دارد لفتش دهد تا بیشتر کنارشان بماند. کنار مشتریانی که به قول خودش میآیند و میروند، میآیند و میروند، و فقط دقایقی چند در زندگی او حضور دارند. وضعیت مشتریها هم بهتر از او نیست. عاشق پیشهای که در یک دم شیفته زن میزبان میشود، تیمسار و زنش که مدام میخواهند به هر نحوی از شر هم رها شوند و البته شارلاتان. شارلاتانی که به بهانه خرید و اجاره از گرد راه میرسد، از همه پا در هوا تر و تنها تر است. تلفنهایش را میزند، اندک چیزی برای خوردن پیدا میکند، استراحت کوتاهی انجام میدهد و میرود، هر جا که باد او را ببرد. باد، عنصر اصلی نمایش است. بیرون هوا طوفانی است و باد میآید. بادی که میتواند همه چیز را بی اراده کند و با خود اینجا و آنجا بکشاند. در جایی از نمایشنامه یکی از شخصیتها میگوید: ابرها ناپایدارترین چیزها هستند. وضعیتی که آدمهای نمایش دچار آن شدهاند. بعضی با آن کنار میآیند و بعضی این سر گردانی را دوام نمیآورند. آنها تلاش میکنند راه حلی برای آن پیدا کنند. عشق تنها چیزی که میتواند آنها را از این وضعیت نجات دهد اما انگار بین هیچ کدام از شخصیتها نمی تواند اتفاق بیفتد. اما چیز دیگری هم برای رهایی از این وضعیت وجود دارد و آن تراس است. بله! تراس خانه جایی است که آنها را مستقیم به طوفان وصل میکند و نه آفتاب همیشگی که به دروغ زن بنگاهی برای جلب توجه مشتریان وعده میدهد. تراسی که اگر از آن فرود بیایی هیچ گونه آسیبی نمیبینی. همانطور که مرد عاشق پیشه و تیمسار هشتاد ساله از آن سقوط کردند اما حتی یک خراش کوچک هم ندیدند. تراس نقش دیگری هم بازی میکند. میتواند برای ساعاتی آنها را از آن وضع هولناکی که در آن قرار دارند بیرون بیاورد. ناامنی، ناپایداری و تنهایی که تنها دمی به فراموشی سپرده میشود تا دوباره به شدیدترین حالت ممکن به قلب این انسانهای گیر افتاده در دنیای مدرن هجوم بیاورد.
تراس به کارگردانی محمدرضا خاکی این روزها در سالن اصلی تئاتر شهر به صحنه میرود. وقتی پرده کنار میرود، دکور بزرگ یک ساختمان مجلل باهمه جزئییات یک خانه شیک خودش را به چشمها تحمیل میکند. کاناپه شیک و میز و صندلیها و البته هالوژنی که مثلا قرار است شب روشن شود تا گذشت یک شبانه روز را نشان دهد. لباسهای شیک و کلاه گیسهای طلایی خانمها فقط به کار شیک تر شدن شکل اجرایی کمک میکند و بس. همه این تشکیلات به نظر بی مصرف و زیاده به نظر میرسند چرا که نه روشن شدن هالوژنها تاثیری در تفاوت نوری صحنه دارد و نه حضور ساختمان مجلل و شیک اطلاعاتی بیش از یک ساختمان مجلل و شیک به تماشاچی میدهد. نمایش کاملا رادیویی اجرا میشود و خیلی وقتها میشود چشمها را بست و به نمایش گوش کرد. خیلی از مفاهیم کلیدی نمایش به دلیل کارگردانی نشدن درست لحظه منتقل نمیشوند و دیالوگها بی هوا و دم دستی در فضا پرتاب میشوند. از این جهت در اجرای این اثر هیچ خلاقیتی وجود ندارد. احتمالا دستور صحنه این بوده است: داخلی یک ساختمان. عدهای میآیند حرفهای پراکندهای گفته میشود و میروند. عین همین ها روی صحنه میآید. با این تفاوت که ما نمایش را نمیخوانیم، میشنویم. حتی وضعیت ناممکن، غیر واقعی و عنصر خیالی تراس هم که بافت رئال نمایش را یکباره بر هم میزند، جایگاه درست خود را در اجرا پیدا نمیکند.
در این نمایش الهام پاوه نژاد، فریدون محرابی، بهاره رهنما، مریم سعادت، مسعود دلخواه، مهران رنجبر و امیررضا وزیری ایفای نقش میکنند. همچنین فرحناز عسگری طراح صحنه، گلناز روشن طراح لباس و نیما خاکی موسیقی این کار را بر عهده دارند. تراس به کارگردانی محمدرضا خاکی آبان و آذر ساعت 19 و 30 دقیقه در سالن اصلی تئاتر شهر به روی صحنه میرود.