استیج سرخ

وبلاگ خبری تحلیلی تئاتر

استیج سرخ

وبلاگ خبری تحلیلی تئاتر

ناصر حسینی مهر از تئاتر کنار کشید

ناصر حسینی مهر از تئاتر کنار کشید  

 

  
 
 
در نامه سرگشاده ناصر حسینی‌مهر خطاب به هیئت مدیره خانه تئاتر مطرح شد:‬
‫کارشکنی های «شورای حمایت» و «مرکز هنرهای نمایشی» تا کی؟!‬

گروه فرهنگ و هنر- ناصر حسینی‌مهر نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر پرکار و حرفه‌ای با انتشار نامه‌ای سرگشاده پیرامون اختلافات اخیر بر سر عدم حمایت مادی و معنوی از اجرای نمایش «ویتسک؛ داستانی ناتمام» که علی رغم قول و قرارهایی که مرکز با وی در حین اجرا به گروه گذاشته بود معوق و مسکوت مانده بود منتشر کرد. در بخشی از نامه سرگشاده  حسینی‌مهر خطاب به مسئولان تئاتری آمده است:

رئیس محترم مرکز هنرهای نمایشی که ظاهراً خود را مغز متفکر مجموعه تئاتر کشور می‌داند و مدیر محترمی که مدعی «حمایت» خانواده تئاتر مملکت است، اعلام کنند تا هنرمندان تئاتر ببینند، بخوانند و تکلیف خود را بدانند و در چالة چنین تأیید و تجویز و مجوزهایی فرو نغلطند، و تلخ‌تر این که «هر دم از این باغ بری می رسد ـ تازه تر از تازه تری می‌رسد» روز به روز و هر روز بیشتر از روز پیش شاهد چنین برخوردهایی نه تنها با گروه ما بلکه با گروه های دیگری نیز هستیم که اغلب دست اندرکاران آن ها نیز استادان هنر دانشگاه‌اند با سابقه حتی 40-30 ساله در کار تدریس و بسیاری از اعضای این گروه‌ها پیران صحنه تئاترند، دانشجوی تئاترند یا دانشجوی تئاتر بوده‌اند ـ برخاسته از دانشگاه، یا برآمده از تجربة گرانسنگ صحنه.

 متن کامل این نامه سرگشاده با عنوان «کارشکن‌ های «شورای حمایت» و «مرکز هنرهای نمایشی»» که نسخه‌ای از آن در اختیار پایگاه خبری قانون قرار گرفته‌ به این شرح است:

هیئت مدیره محترم خانه تئاتر!
چه کسی پاسخگو است؟ به راستی چه کسی؟ ما، شما، اهل «خانه تئاتر»؟ چه بایدمان کرد؟ چه باید کرد با تصمیم گیرندگان و کارمندانی اغلب بیگانه با تئاتر که سرنوشت تئاتر کشور به دستشان سپرده شده است؟ کسی و کسانی که هرگز هیچکس آن ها را بر صحنه تئاتر ندیده بوده است جز امروز و اینک وآن هم برای وعده و وعیدهای تکراری، و کسی هرگز قلمی و عبارتی از آنان بر کاغذ و در کار هنر نخوانده است جز امروز و اینک و آن هم نه در گشایش راه بر هنر تئاتر که بیشتر بر بستن راه. چه باید گفت درباره سیاست یک بام و دو هوای «مرکز هنرهای نمایشی» و «شورای به اصطلاح حمایت» که در بحبوحة درگیری با معضلات کمرشکن اقتصادی، و در کنار خاصه بخشی ها به بعضی گروه های «خاص»، که با صرف هزینه های باورنکردنی در «جشنواره فجر» چنان خوان پر برکتی می گسترند برای گروه های دست چندم و آکروبات بازان خارجی که برای خود آنان نیز حیرت آور است؟ وآن گاه و در سویی دیگر دست رد می زنند بر سینه بیشتر گروه ها و از جمله گروه «تئاتر6» که با در دست داشتن مجوز اجرا از «شورای نظارت و ارزشیابی» برای نمایشنامة «ویتسک» (شورای منصوب و تحت امر همین مدیریت) و با اطمینان از اعتبار این مجوز و به علت هیچ دریافتی برای کمک به هزینه های تدارک اجرا از مرکز هنرهای نمایشی و شورای «مدعی حمایت»، به اجبار با دریافت وام از اینسو آنسو بعد از ماه ها تمرین سخت نمایش «ویتسک» را به صحنه می برد. طنز تلخ قضیه اینجا است که بعد از چند ماه دوندگی و نامه نگاری های متعدد و انتظار و تصویب حداقل هزینه ها توسط «شورای ساخت و برآورد» (باز هم شورای منصوب وتحت امر همین مدیریت)، مدیر «شورای حمایت» در کمال ناباوری اعلام می کند که هیچ هزینه ای برای اجرای این نمایش قابل پرداخت نیست. پس، معنای تشکیل و کار و بررسی و اعلام نظر آن شوراها، معنای دادن مجوز، معنای دادن سالن، معنای بازبینی اجرا، و معنای دادن اجازه اجرا چیست؟ آن مقدمات و این پایان بر اساس کدام معیار منطقی و مکتوب و موجود، صورت گرفته است؟ کجاست چنین آئین وآئین نامه ای؟ و هر کجا هست، رئیس محترم مرکز هنرهای نمایشی که ظاهراً خود را مغز متفکر مجموعه تئاتر کشور می داند، و مدیر محترمی که مدعی «حمایت» خانواده تئاتر مملکت است، اعلام کنند تا هنرمندان تئاتر ببینند، بخوانند و تکلیف خود را بدانند و در چالة چنین تأیید و تجویز و مجوزهایی فرو نغلطند، و تلخ تر این که «هردم از این باغ بری می رسد ـ تازه تر از تازه تری می رسد» روز به روز، و هر روز بیشتر از روز پیش شاهد چنین برخوردهایی نه تنها با گروه ما بلکه با گروه های دیگری نیز هستیم که اغلب دست اندرکاران آن ها نیز استادان هنر دانشگاه اند با سابقه حتی سی چهل ساله در کار تدریس و بسیاری از اعضای این گروه ها پیران صحنه تئاترند، دانشجوی تئاترند یا دانشجوی تئاتر بوده اند ـ برخاسته از دانشگاه، یا برآمده از تجربة گرانسنگ صحنه.
هیئت مدیره محترم خانه تئاتر!
پاسخگوی حقوق پایمال شده این گروه و گروه های دیگر کیست؟ «خانه تئاتر» که که فلسفه وجودی آن حفظ و حمایت از حقوق صنفی اهل تئاتر است در انتظار چیست؟ چه می کند؟ چه راهکاری ارائه می دهد؟ «تو خامشی که بخواند؟» اگر این روند ناخوش آیند، زیانمند و تأسف بار همچنان جاری وساری بماند، اگر بدنة اصلی، فرهیخته و هنرمندی که سرمایه و آبروی تئاتر ایران است، به حاشیه و انفعال رانده شود، کدام برگ زرین برکدام کتاب کدام رئیس و مدیر هنری حال حاضر ثبت و ضبط خواهد شد؟! و اگر خجلتی هست، فردا روزان، بار آن را چه کس یا کسانی بر دوش خواهند کشید؟
گروه «تئاتر6» از این لحظه و تا آن هنگام برخوردها اینگونه است، از صحنه و کار صحنه کناره می گیرد. باشد که اهل این «خانه» ـ خانه تئاتر ـ بر عزم تلخ ما چگونه بنگرند و چگونه پاسخ دهند؟

 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد